موضوعی ذهنم را به خودش درگیر کرده است و آخر تاب نیاوردهام که درباره اساتید موفقیت ننویسم، شاید در آینده از نوشتنش پشمیان شدم.
حراج جدیدترین اساتید موفقیت! همین حالا بشتابید
اگر کمی اهل وب و دنیای آن باشید و در سایتهای مختلف چرخی زده باشید، دستهای از تبلیغات بدجوری به چشم میخورند، تبلیغاتی با محوریت راهاندازی کسبوکارهای اینترنتی که به نظر میرسد بسیار فراگیر شده و طرفداران زیادی پیداکرده است.
البته که کسبوکارهای اینترنتی آینده بازار و تبادلات اصلی مالی هستند و حتی در بخشهایی شاهد رشد روزافزون آن هستیم و این آینده، بیشتر از هر زمان دیگری به ما نزدیک شده است اما هدف اصلی این نوشته ماهیت کسبوکارهای اینترنتی نیست، بلکه یک گروه خاصی از کسبوکارهای اینترنتی هستند به نام اساتید موفقیت.
نمیدانم شما چه چیزی را استاد بودن از موفقیت تعریف میکنید اما تعریف شخصی من، اینگونه میگوید که، «استاد موفقیت کسی است که خود در زمینهای متخصص بوده و به دستاوردهای بزرگی رسیده است و حالا تصمیم دارد، آن را با دیگران بهخصوص جوانترها به اشتراک بگذارد»
این پیشزمینه را گفتم که برسم به اینجا که در دورههای آموزشی کسبوکار اینترنتی جوانهای جویای نام شرکت کننده ای هستند، که عمدتاً درزمینه ای تخصصی دارند و میخواهند محصول، تخصص یا سرویس خود را در بستر اینترنت به فروش برسانند اما بخش دیگری هم هست که صرفاً میخواهد استاد موفقیت باشد.
شاید بتوان اینگونه برداشت کرد که آنها میخواهند برای مردم استاد موفقیت باشند، به عبارتی یک آنتونی رابینز ایرانی یا ورژن برایان تریسی ایرانی، که در مقابل دوربین میایستد و حرفهای جذاب میزند و ما هم لذت میبریم و صد باریک الله نثارشان میکنیم! نمیدانم اما احتمالاً داستان ازاین قرار است.
یعنی واقعاً این شدنی است؟ کسی خودش را در سنین جوان استاد موفقیت ایران بداند! و سعی در بومیسازی داشته باشد، بدون اینکه خودش واقعاً درزمینه خاصی به موفقیت رسیده باشد!
هرچقدر بالا و پایین میکنم یک جای کار میلنگد و باعقل جور در نمیآید. آیا همین گروه در آینده شاگردانی خواهند داشت که برای آنها کلاس موفقیت برگزار میکند؟ آیا آنها هم اساتید موفقیت میشوند؟
اصلاً طور دیگر نگاه کنیم، آنها کسانی هستند که خود را استاد موفقیت میدانند که به موفقیت دست پیدا کنند! شاید واقعاً اینگونه است و اساس کار هم همین باشد و نتوان به آن خردهای گرفت. شاید امثال آنتونی رابینزها ابتدا از راه استادی موفقیت به موفقیت رسیدهاند و سپس تلاش کردهاند در سایر جنبهها صاحبنظر باشند.
با همه این تفاسیر این بخش برایم کمی احمقانه به نظر میرسد که از انسانها ظواهری زیبا میسازد که از درون تهی است، ظاهری که از امید و تلاش پُر است اما از درون فاقد برنامهریزی صحیح است.
مثلاً شخصی از راه استادی موفقیت به موفقیت میرسد، سپس تعالیم استاد موفقیت شدن برای موفقیت را با سایرین و نسلهای بعدی به اشتراک میگذارد، سپس آنها هم همین کار را انجام میدهند و این چرخه بهصورت زنجیروار ادامه پیدا میکند، فارغ از اینکه اصل داستان چیز دیگری است و جامعهای که اساتید موفقیت آن بیشتر از موفقیتهایش است.
امیدوارم که من اشتباه کرده باشم… .
به هیچ وجه اشتباه نمی کنید..
من در زمینه تبلیغات فعالیت می کنم مشتریان جالبی داشتم که همین دوستان گرام بودند.
دوستی هست که خیلی هم معروف هست و به شدت خرج تبلیغات میکنند و به سود عجیبی رسیده ،حالا جالب هست این بزرگوار هیچ موفقیتی نداشته قبل از شروع تبلیغات
در کیش ماشین اجاره کرده عکس گرفته و گفته در بیستو چند سالگی به میلیاردر موفقی تبدیل شده و شمارو دعوت میکنه به همایشش!
البته الان با درآمدشون در تهران لکسوس خریدن
متاسفانه باید بگویم، حق با شماست. از این داستان ها زیاد داریم.
بله متاسفانه تو مملکت ما تا تب یه چیزی راه میفته ملت همه میرن دنبالش که یه پول و پله ای بتونن بدست بیارن که البته بعضی ها هم موفق میشن . من اینجور استادای موفقیت یک شبه رو مثل دکتر مهندسای قلابی میدونم که یه مطب میزنن و یه عده مشتاق نا آگاه رو هم فریب میدن و با اینکار به مال و منالی میرسن هرچند اینا یجورایی کارشون انگار قانونیه.
بهرحال به امید روزی که یکی واقعاً تو زمینه موفقیت از صفر شروع کرده باشه و به موفقیت رسیده باشه و ریز به ریز موفقیتشو بیاد آموزش بده
ممنون از شما احسان جان که اینقدر صادقانه نظرت رو بیان کردی.
من هم به روزی که تو بهش امید داری، امید دارم. انشالله که همینطور بشه
چند استاد به اصطلاح موفقیتی می شناسم. ازشون در طول دوره هایی که میرفتم میپرسیدم خب کار و شغل خودتون چیه؟ میگفتن برگزاری دوره ها و سمینارهای موفقیت. بعدشم میگفتن توی کار املاک هستیم بیزینس خرید و فروش داریم خلاصه ما که نفهمیدیم از املاک و فروش چیز دیگه ای به موفقیت رسیده اند یا از فروش سی دی ها و تبلیغ گسترده دوره هاشون. باورتون میشه یکیشون اینقدر زبون داره که سی دی روانشناسی ثروتش ۵ میلیون تومنه. خب معلومه که در یک ماه بافروش این سی دی که حسابی روش مانور داده می تونه میلیارد تومن بدست بیاره. زنگ زدم از دفترش پرسیدم ایشون کارشون چیه گفتن ما نمیدونیم ولی فقط میدونیم که مثل اینکه توی کار املاکه. اونهم درکشور…. جل الخالق رشته ی خودش کامپیوتر / املاک/موفقیت/ روانشناسی. ظلمی که به واژه ی روانشناسی و کار و علم روانشناسی شده در کشور ما در تاریخ سابقه نداره. طرف یه دقیقه در رشته روانشناسی تحصیل آکادمیک و پژوهش محور ندارد و اسم سی دی ها و یه مشت حرفهاشو میذاره روانشناسی. به اشتراک گذاشتن تجربه های موفقیتی خوبه ولی فروش سی دی و کلاس های چند میلیونی فقط و فقط یه نوع کلاشی و ظلم به اینهمه مردم مستاصله که فکر می کنند اگه کلاس این افراد را نروند حتما بدبخت میشن و راه نجاتشون اینهان.
سلام مهدی جان.
متاسفانه باید بگم حق با شماست. در هر شهری بنرهایی از تبلیغات اساتید موفقی میبینیم که مثل قارچ رشد میکنند. اگر بخواهیم کنکاش کاملی داشته باشیم باید در نظربگیریم عوامل متعددی از طرف این افراد و جامعه در کنار یکدیرگر باعث به وجود آمدن این شرایط میشود.
البته ما بخشی از اساتید موفقیت واقعی هم داریم که در کارشان بسیار زبده هستند و هیچ نقدی به آنها وارد نیست اما برای سایر آنها همین را بگویم که دزدی صرفا بالا رفتن از دیوار و به جیب زدن چند صد میلیون پول نیست، گاهی همین دوشیدن مردم با چند صد هزار تومان و فروختن رویایی پر از تو خالی از هر ظلمی ظالمانه تر است.
از دقت نظرت سپاس گزارم
ارادت