مخاطب در تصمیم گیری انتخاب محصول یا خدمتی به چه چیزی که به دست می آورد توجه دارد و اینکه کیفیت فنی آن محصول یا خدمت چگونه است -حداقل در نگاه اول- اهمیتی ندارد. بنابراین باید برای مخاطب از راه احساس صحبت کرد و نه چیز دیگری.
محتوا نویسی کاربردی
بگذارید ادامه مبحث را با یک مثال ادامه دهیم. فروشنده شامپویی هستم و میخواهم درباره محصولم محتوا تولید کنم. در ابتدا به روش مرسوم و از یک سایت داخلی نوشته ای را آورده ام.
روش اول؛ بیان مزیت ها یا امکانات
“شامپو ایکس با بهره از تکنولوژی کراتین درمانی مو «Keratin Repair Technology» ، به نرم شدن و طبیعی شدن حالت مو کمک می‌کنند. این فرمول کمک میکند که ساقه‌ی آسیب دیده‌ی مو ترمیم شده و نرمی و لطافت طبیعی خود را بازیابد. این ترمیم توسط مواد مغذی و کراتین موجود در ترکیب شامپو انجام می‌شود.”
و در بخش دیگر، اطلاعات تکمیلی آورده شده است.
“عوامل بسیاری در محیط اطراف وجود دارند که بر سلامت مو موثراند؛ تابش اشعه‌های آفتاب، آلودگی هوا، گرد و غبار، استفاده از رنگ‌های مو و بسیاری موارد دیگر، به مو آسیب می‌رسانند. اولین گام در کمک به اصلاح وضعیت مو، استفاده از یک شامپوی مناسب است.”
منبع اصلی این نوشته را می توانید از اینجا کلیک کنید.
روش دوم؛ احساس مخاطب
حالا بیایید کمی احساسات مخاطب را قلقلک دهیم و به گونه ای دیگر محتوا داشته باشیم.
“اولین باری که شامپو ایکس را در دست می گیرید، شکل استوانه ای آن کاملا جلب توجه می کند و به خوبی در دست شما آرام میگیرد، پس از آن است که متوجه می شوید با یک محصول عادی روبه رو نیستید و برای مشتریانی خاص طراحی و تولید شده است.
پس از اینکه شامپو را باز کردید، عطر خاصی از نعنا، به همراه پوست سبز و تازه گردو فضای اطراف شما را کاملا تحت تاثیر خودش قرار می دهد. درخشندگی طلایی مایع شامپو و غلطت آن به شما این نکته را یادآوری میکند، که با یک قطره آن هم می توان حجم زیادی از مو را شست و شو داد. ترکیبات طبیعی شامپو ایکس به راحتی در تمام بخش های سر نفوذ میکند و پس از پایان شست و شو، سبکی خاصی را روی موها و سرتان حس می کنید و پس از خشک کردن مو و با اولین حرکت شانه به نرمی از بین تارهای موی سر شما حرکت می کند و درخشندگی خاصی به خود می گیرد.
از آن پس، توجه افراد به سوی شما جلب می شود، بعضی از آنها نمی توانند حس کنجکاوی شان را نشان ندهند، بنابراین خواهند پرسید از چه مواد شوینده ای استفاده می کنید و در آخر متوجه می شوید کارتان را به درستی انجام داده اید.”
در این نوشته یک مثال آورده ام تا متوجه شوید، می توان برای هر محصولی محتوا تولید کرد حتی برای محصولاتی که به نظر نمی رسد. اما کج سلیقگی ها و محدودیت های نا به جا، از تولید محتوای ناب برای محصولمان جلوگیری می کند.
و اما چند نکته تکمیلی
- در این نوشته سعی شد، مطلب با اغراق زیادی بیان شود تا مخاطب تفاوت دو مثال را عمیقا متوجه شود و می توان آنرا محتوا نویسی کاربردی نامید.
- هیچ قانوی وجود ندارد که با استناد آن بتوان گفت در هر شرایطی یکی از مثال های بالا صحیح است و این کاملا بسته به شرایط است. به عنوان مثال در یک نوشته ی تخصصی حتما باید ترکیبات و مواد تشکیل دهنده را بیان نمود.
- قصد تخریب منبع نوشته ی اول را نداشتم و صرفا با قصد یک مثال واقعی و حفظ قانون درج منبع اصلی لینک آنرا اضافه کردم.
- استفاده از مثال شامپو از این جهت برایم مهم است که متوجه شوید، برای هر محصولی می توان به روش خلاقانه ای محتوا تولید کرد و صرفا محدود به یکسری دستگاه های دیجیتال یا فعالیت های آنلاین مانند موبایل، تبلت، وب سایت های آموزشی و… نمی شود.
- مثال بیان شده نمونه ای از محتوای نوشتاری بود در صورتی که همین نوشته میتواند به شکل های گوناگون تبدیل به محتوای بصری شود.
حرف پایانی
در نتیجه فارغ از اینکه محصول شما چیست و دیگران چگونه محتوا تولید می کنند. بهتر است به این نکته توجه کنید که مشتری از محصول شما چه می خواهد و همان را به او معرفی کنید. تکنولوژی کراتین درمانی مو یا حسی از اعتماد به نفس و جذابیت بیشتر!؟
