فضای محتوا به شکل فعلی آن سالهای نوپا خود را شروع کرده است. جایی که پرده از قسمتهای مختلف آن برداشته نشده و در ایران هرکسی آن را بارنگ و بوی خودش میبیند.
تیم محتوا؛ همه کارههای هیچکاره!
تا زمانی که پای یک فرد و کسبوکارهای کوچک در میان است، شرایط خوب است. یک شخص تولیدکننده محتوا است و زمان کمک میکند که مسیر اصلی خودش را پیدا کند اما وقتی که شخص تولیدکننده محتوا به تیم محتوا تبدیل میشود، داستان وارد فاز تازهای میشود.
در بازار پر از هیاهو ایران، جایی که استارتاپ ها، کسبوکارهای آنلاین، خصوصی و دولتی وارد این معرکه شدهاند و شیب تازهای به خود گرفته است، مبحث محتوا بیشازپیش مهم خواهد شد، پس باید محتوا تولید کنیم تا دیده شویم.
مفهومی دگرگون شده از محتوا
آنهم نه یک محتوا معمولی مانند سایتی که درگذشته همچون بروشور آنلاین بوده است، مخاطب دقیقتر رفتار میکند و به هر پیشنهادی، پاسخ مثبت نمیدهد. از طرف دیگر تعدد رقبا باعث شده بازار پیچیدهتر از گذشته شود و مفهوم تبلیغات، فروش و بازاریابی ناخودآگاه انسانها را درگیر کند. تصور میکنیم برای هر انتخابی کاملاً آزاد هستیم اما محیط تأثیر فراوانی در این انتخاب دارد.
ناگفته نماند که مفهوم محتوا زمانی اهمیت پیدا میکند که یک محصول عالی وجود داشته باشد و برای ارائه خدمات، محتوا به کمک آن بیاید. این روزها دیوار و شیپور، دیجی کالا و بامیلو، اسنپ و تپسی، اپل و مایکروسافت، پپسی و کوکاکولا و هزاران برند خارجی و داخلی از محصولات درجهیک بازار هستند اما ازآنجاییکه محصول عالی موفقیت یک برند را تضمین نمیکند، به سراغ محتوا رفتیم. اپل و مایکروسافت هر دو عالی هستند که بتوانند نظر مخاطب را جلب کنند اما سؤال اینجاست درنهایت مخاطب کدام را انتخاب میکند!
با این تفاسیر به این نقطه رسیدیم که تیم محتوا و افراد حاضر در آن بر فروش و بازاریابی محصول تأثیرگذارند، فروش به شکل سنتی آن نیاز به محتوایی دارد که بتواند مشتری خود را تغذیه کند. برای ساختن بازاری که وجود ندارد یا جلبتوجه در بازاری که از قبل ساختهشده میتوانیم روی محتوا حساب کنیم، بخشی که به تیم بازاریابی کمک خواهد کرد. تحقیق و توسعه، منابع انسانی و … بخشهای دیگری هستند که بهنوعی میتوانند با تیم محتوا همکاری کنند.
مطرح شدن یک سوال مهم از تیم محتوا
مشکل اصلی اینجا مطرح میشود که تیم محتوا ابزارها و ایدههای متعددی برای انجام کار دارد اما چه چیزی میتواند به هر بخش از سازمان کمک کند و از آن مهمتر کل سازمان را هدایت کند. این حلقه گمشدهای است که در سازمانیهای ایرانی جای خالی آن وجود دارد. افراد درون سازمان میدانند محتوا مفید است، اما نمیدانند به کدام بخش و چگونه میتواند کمک کند!
محتوا خوب است، آینده در محتوا است و… همه جملاتی است که بارها در طول روزبه آن برخورد میکنیم، هرکسی در کوچه و خیابان درباره آن صحبت میکند اما داستان اصلی اینجا است که محتوا چگونه میتواند به فروش کمک کند؟ چگونه میتواند به بازاریابی کند؟ محتوا چگونه میتواند به منابع انسانی کمک کند؟ و سؤال پایانی، محتوا چگونه میتواند به سازمان کمک کند و هدف اصلی یا اهداف اصلی را برآورده کند؟ مخصوصاً در شرایطی که هر فردی در این حوزه ادعایی دارد.
شما تکمیل کننده این نوشته باشید
اگر مدیر یا عضوی از تیم محتوایی هستید خوشحال میشوم نقطه نظرات شما را در زمینهٔ محتوا و هماهنگ شدن آن با سایر بخشها را بشنوم. چگونه محتوا میتواند بهکل سازمان برای رسیدن هدفش کمک کند؟ تیم محتوا پاسخ گویی چه چیزی باشد؟ سایر بخش های سازمان چه انتظاراتی از تیم محتوا داشته باشند؟