چند وقت پیش افتخار معاشرت با صبا محمدی را داشتم. در این مدت درباره موضوعات مختلف صحبت کردیم که یکی از آنها در زمینه تولید محتوا بود. قصد داشت اطلاعات بیشتری در این زمینه داشته باشد و ازاینجهت گفتوگوی داغی با یکدیگر داشتیم تا رسیدیم به یک سؤال چالشبرانگیز … .
محتوا یک دروغ گو است؟
او ادامه داد و پرسید «محتوا میتواند دروغ بگوید؟!». آن را باکمی تأمل و دوپهلو بیان کرد، شاید به این دلیل که نمیتوانست عکسالعمل من را پیشبینی کند و احتمالاً نگران ناراحت شدن من بود.
سؤال او برای من بسیار جذاب بود، شاید ازاینجهت که کمتر شنیده بودم یا به این دلیل که کمی چالشبرانگیز بود. خاطرم هست در آن لحظه پاسخهایی به او دادم اما باید اعتراف کنم آن پاسخها، خود من را قانع نکرد. برای همین تصمیم گرفت کمی بیشتر دراینباره فکر کنم و بنویسم.
بله، درست است. محتوا دروغ میگوید یا دستکم میتواند دروغ بگوید. در صفحه سایت درباره محصولی که نیست، بنویسیم و ویژگیهایی به آن نسبت دهیم که وجود خارجی ندارد.
بگذارید مثال دیگری بزنم، همه ما به اتفاقنظر رسیدیم که محتوا صرفاً نوشتن پست در وبلاگ نیست. بنابراین یک تبلیغ تلویزیونی نیز میتواند از جنس محتوا و برای معرفی محصول باشد و تا به امروز انواع حلزونها و کرمهای دست و صورت معرفیشدهاند. پس میتوان اینگونه برداشت کرد که محتوا میتواند به مخاطب دروغ بگوید! اما خروجی کار چیست؟ آیا در درازمدت نیز، رشد و توسعه برند را سبب میشود؟
اگر پروژههای شکستخورده که با محتوای خوب و جذاب به موفقیتهای کوتاهمدت رسیدهاند را بررسی کنیم، متوجه میشویم در بلندمدت همه آنها بهنوعی «تو زرد از آب درآمدند».
پس تجربهها نشان میدهد که دروغ گفتن در محتوا کم نیست و اتفاقاً به دستاوردهای هنگفتی هم رسیده است اما چیزی که محتوا را شاخص میکند، با محتوای دروغ هم سو نیست.
در ادامه بهصورت تیتروار به مهمترین مواردی که محتوای دروغ را از محتوای اثربخش جدا میکند را لیست کردهام.
نحوه ارائه محصول
عبارت معروفی را بارها شنیدهایم، «نحوه ارائه محصول اهمیت آن را مشخص میکند»، بازاریابی محتوا عملاً به این بخش کمک میکند، یک محصول خوب نیاز به حمایت برای ارائه و معرفی جذابی دارد و چه چیزی بهتر از استفاده از ابزارهای بازاریابی محتوا برای معرفی محصول در بین مخاطبان.
کمک به خرید محصول
محتوا جنبه آموزشی دارد. یعنی مخاطب با ویژگیهای کامل محصول آشنا شود که بتواند بهترین گزینه را انتخاب کند. امروزه بسیاری از محصولات، سرویسها و خدماتی که به مشتریان ارائه میشود، نمونههای مشابه زیادی دارد و انتخاب یک گزینه بین گزینههای متعدد عملاً کار آسانی نخواهد بود. محتوا میتواند به آشنایی کامل و انتخاب آگاهانهتر کمک کند.
اثربخش در بلندمدت
همانطور که در مقدمه نیز بیانشده، یک محتوای دروغ در بهترین حالت در کوتاهمدت میتواند به موفقیت برسد و در طولانیمدت کاربردی نخواهد داشت و مردم بهراحتی در رسانهها و شبکههای اجتماعی میتوانند پرده از اسرار محصول بردارند و حتی منجر به نابودی همیشگی برند شوند.
فروش غیرمستقیم
در بسیاری از مواقع محتوا بهصورت غیرمستقیم کار میکند. مثلاً شما در صنعت عطر کار میکنید میتوانید در وبلاگ خود درباره عطرها، نحوه ساخت آنها، راههای تشخیص عطر اصلی از غیر اصلی بنویسید که واضح است که هیچ ارتباط مستقیمی با فروش ندارد و فقط از شما یک متخصص درزمینهٔ عطر میسازد.
ابزاری برای بهتر دیده شدن
ازآنجایی که مردم نیازهایشان را در بین صفحات وب جستجو میکنند و با استفاده از کلمات به نتایجی که به دنبال آن هستند میگردند، محتوا میتواند واسطی بین شما بهعنوان عرضهکننده یک خدمت و مشتری علاقهمند باشد.
موارد بیانشده و عوامل متعدد دیگر همگی نشاندهنده یک مسئله مهم است. قطعاً محتوا میتواند مخاطب را فریب دهد و چهبسا نمونههایی از آن را نیز مرور کردیم و احتمالا در آینده نیز بازهم شاهد آن خواهیم بود اما چیزی که درنهایت اهمیت محتوا را میرساند، ایجاد ارتباط میان سازمان و مشتری است و نه سودهای کوتاهمدت از فروش یک محصول.
ممنون از وقتی که گذاشتی امیر محمد
با توجه به توضیحاتت فکر میکنم هنر یک تولید کننده محتوا به این هست که نیاز مخاطب رو در بخش دانش و اطلاعات درست تشخیص بده و بتونه به بهترین شیوه بهش بپردازه. مطمئنا اگه تولید کننده محتوا بتونه دغدغههای ذهنی مخاطب رو نسبت به یه محصول تشخیص بده و بیطرفانه به اونها پاسخ خوبی بده، توضیحات مفید به خواننده حس خوبی رو منتقل میکنه انگار که اون برند به نیاز مخاطب خودش توجه داشته و براش ارزش قائل شده و این حس مثبت احتمالا در طولانی مدت بتونه اعتماد فرد رو به عنوان مشتری جلب کنه. به جای تبلیغات گزافه و مستقیم که بیشتر حس بازارگرمی رو منتقل میکنه.
دقیقا همینطوره صبا جان
لُپ مطلب رو گفتی.