17 مهر 1397 امیرمحمد 0دیدگاه

تا به حال به سیگار کشیدن افراد توجه کردید؟ دقت کردید بعضی از افراد فارغ از اینکه سیگار کشیدن خوب است یا بد رفتار حرفه‌ای در سیگار کشیدن دارند؟ توجه به همین نکته ساده مرا به نکته ای درباره تیم محتوایی رساند.

خیلی از افراد فرهنگ مناسبی در سیگار کشیدن دارند. آن‌ها می‌دانند هیچ وقت نباید سیگار را به فردی که سیگاری نیست تعارف کنند یا پس از استعمال، ته سیگار خود را خاموش کرده و آنرا به سطل زباله بیاندازند، حتی عدم مصرف سیگار در مکان های عمومی و… نشان می‌دهد بعضی افراد، سیگار را حرفه‌ای می کشند.

با توجه به این نکته متوجه شدم، انسان ها در تمام رفتارهای خود دارای یک فرهنگ رفتاری هستند، فرهنگی که می‌تواند در بالاترین یا پایین ترین جایگاه ممکن قرار داشته باشد. پارک کردن خودرو، استفاده از مترو، همکاری با یک تیم، رهبری، انتشار پست اینستاگرامی و هر کار دیگری که تصور آن را می‌کنید به یک فرهنگ رفتاری نیاز دارد.

این مقدمه نسبتا طولانی و شاید بی‌ربط را نوشتم که به این نقطه برسم افراد در تیم محتوایی هم دچار همین فرهنگ رفتاری هستند. رفتارهایی که به نظر ساده می‌رسند ولی تاثیرگذار هستند.

انتقادپذیری افراد، روحیه کار تیمی، گزارش عملکرد روزانه، شفاف کردن تسک های محول شده، تعامل مناسب با افراد، علاقه به پیشرفت، نداشتن نگاه بالا به پایین، اعتماد به نفس و ده ها ویژگی دیگر نشان می‌دهد، در یک تیم محتوایی افراد نسبت به فرهنگ رفتاری مواردی که مثال زدم به شکل متفاوتی عمل می‌کنند و نوع رفتارها آن ها روی کل سازمان تاثیر می‌گذارد.

در هر تیم محتوایی کم و بیش با این تضاد رفتاری مواجه خواهید شد. ممکن است برخی از همکاران شما نسبت به یادگیری عجول باشند که باعث شود متمرکز نباشند، در مقابل برخی افراد دیگر آن قدر متمرکز هستند که نظر و ایده خودشان را فراموش می‌کنند و مانند ماشین آنچه از آن ها خواسته شده است را پیاده سازی می‌کنند.

از همکاران شما ممکن است نسبت به ارائه گزارش روزانه بی تفاوت باشد اما دیگری این کار را به خوبی اجرا کند. از این دسته رفتارهای متعارض گونه در یک تیم کم نیستند. احتمال می‌دهم به خوبی آن را تجربه کرده باشید. در برابر این پدیده چه کاری می‌توان انجام داد؟! چگونه می توانیم افراد با سطح توانایی‌های‌ متفاوت، سطح دانش متفاوت و سطح رفتاری متفاوت، در قالب یک تیم کار کرده و به خروجی مطلوب برسد!؟

پاسخ دقیق به این سوال فراتر از نوشته‌های یک پست است و باید اعتراف کنم، من هم دانش کافی در این زمینه را ندارم و خود در حال یادگیری آن هستم. مواردی که در ادامه این نوشته درج شده، الزما بهترین پیشنهاد نیستند. آن ها را در صورتی که به نتیجه مطلوب رسیدید ادامه دهید.

۱- اجازه دهید افراد سبک کاری خودشان را داشته باشند

نیروی انسانی در هر ردیف شغلی، ماشین نیست! قرار نیست ما به انسان‌ها دیکته کنیم که یک کار را چگونه انجام دهند. اجازه دهید افراد با روشی که با آن راحت هستند رفتار کنند. انتقال بازخورد و راهنمایی شما به عنوان مدیر مجموعه کمک کننده است ولی افراد را به اجبار در چارچوب کاری که با آن راحت نیستند قرار ندهید. انتظارات، خروجی مطلوب و حداقل موارد مهم را گوشزد کنید و اجازه دهید آن طور که تمایل دارند خروجی مطلوب را به دست بیاورند

۲- خط قرمزها را مشخص کنید

حداقل انتظارات خود را مطرح کنید. آنچه که واقعا برای شما و سازمان اهمیت دارد را با افراد در میان بگذارید، آن ها را مطلع کنید که خط قرمزهای سازمان چه چیزهایی هستند و بدون پرده تمام بایدهای خود را شفاف و قابل درک بیان کنید ولی برای سایر موارد که اولویت پایین تری دارند تصمیم گیری را به افراد واگذار کنید.

۳- به هم زبانی مشترک برسید

هر فرد برداشت متفاوتی از کلمات دارد.. ما فارسی زبانان در گفتگوهایمان از عبارات و کلماتی استفاده می‌کنیم که به سادگی به معانی مختلف تعبیر می‌شود.

می گویید درباره صنعت داروسازی تحقیق کن. عبارت «تحقیق کردن» از نگاه من یک کلمه مبهم است. باید به صورت شفاف مشخص کنید تحقیق کردن دقیقا چه معنی دارد؟ برای یک تحقیق خوب چه مواردی را باید در نظر بگیریم؟ یا مثلا به همکار خود می‌گویید استراتژی شبکه های اجتماعی بنویس! استراتژی !؟ چه کلمه اعجاب انگیزی! قبل از اینکه همکار شما کاری انجام دهد، برای او شفاف کنید چه مواردی از نگاه شما و سازمان مهم هستند!؟ قبل از اینکه فرد درگیر پروسه کاری شود خواسته و کار خود شفاف سازی کنید.

۴- خروجی مطلوب چیست؟

این نکته تکمیل کننده شماره قبل است اما به دلیل اهمیت آن، به صورت جداگانه مطرح کردم. با تیم خود به جمع بندی برسید که خروجی مطلوب کار چیست؟

با فردی درباره تولید محتوای وبلاگی درباره سرطان به توافق می رسید. بعد از چند ساعت نویسنده فایلی برای شما در قالب «معرفی کامل سرطان» ایمیل کرده است! از نظر او، تمام شدن کار یعنی ایمیل کردن فایل! در صورتی که از نگاه شما خروجی مطلوب یعنی بارگذاری مطلب در سیستم مدیریت وبلاگ و رعایت موارد سئو، بک لینک‌ها، ویراستاری، استفاده از تصاویر در لا به لای متن و…! این موضوع نشان دهنده برداشت متفاوت از خروجی مطلوب است. هر دو به یک موضوع با نگرشی متفاوت نگاه کردند. برای جلوگیری از این موضوع حتما درباره خروجی مطلوب به جمع بندی برسید.

۵- صاحب کار تربیت کنید

به افراد در تیم محتوایی بیاموزید که صاحب کار هستند.صاحب کار یعنی در تمامی مراحل انجام کار حتی در مواقعی که خارج از کنترل است، نسبت به آن مسئولانه رفتار می‌کند.  اینکه دیگری باید همکاری می‌کرده و نکرده دلیلی برای رفع مسئولیت نیست!

مسئول کار باید بپذیرید که مالک آن است. اگر به مشکل غیر قابل کنترلی هم رسید، با اعلام پذیرش مسئولیت آن، می تواند مشکل را مطرح و برای آن راه چاره یا جایگزینی پیدا کرد.

۶- اجازه ساختار شکنی بدهید

الزاما در یک تیم داشتن یک فرآیند ثابت و از قبل تعریف شده مزیت به حساب نمی‌آید. شما به ایده، خلاقیت و هوش افراد نیاز دارید. به تیم خود بیاموزید که همیشه قرار نیست کار محول شده را به همان شکل همیشگی انجام داد، بلکه با استفاده از خلاقیت خود باید بتوانند ساختارها را جا به جا کنند و فرآیند کاری را متفاوت از قبل اجرا کنند. هر فرد می‌تواند دیدگاه و نگرش متفاوتی نسبت به یک موضوع داشته باشد که شاید از نگاه شما دور مانده است. پس «بله، قربان» گفتن کمکی نمی کند و در برخی از مواقع باید تلاش کرده و پیشنهاد بهتر و کارآمدتری را وارد فرآیند کار کرد

۷- لطفا ته سیگار خود را خاموش کنید

حالا هم آخرین نکته در این زمینه شاید در آینده بیشتر نوشتم – به افراد تیم خود آموزش دهید کار را درست انجام دهند. مهم نیست فرد در چه جایگاهی از یک تیم قرار دارد. نصف و نیمه انجام دادن کار یا انجام دادن کار به شکل غیر مسئولانه کارساز نیست. این فرهنگ را به افراد آموزش دهید که حتی اگر سیگار می‌کشند فرهنگ سیگار کشیدن داشته باشند.

یک تیم از انسان‌های متفاوتی  تشکیل شده است. آن ها ساعت های کاری زیادی را در کنار یکدیگر برای هدفی مشترک مشغول به کار هستند. توجه به این نکته از اهمیت بالایی برخوردار است که محیطی تشکیل دهید که افراد بتوانند بالاترین راندمان را داشته باشند، موضوعی که کار چندان راحتی نیست و نیاز به ساعت ها مطالعه، تجربه و آگاهی دارد. اگر در این زمینه تجربیاتی دارید فرصت خوبی است که آن را با دیگران به اشتراک بگذارید.

این نوشته از سری نوشته های دایره بازاریابی محتوا است. برای آشنایی بیشتر روی لینک مورد نظر کلیک کنید (+)

دایره بازاریابی محتوا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.